احمد قویدل در گفتگو با خبرنگار مهر، تصریح كرد: تكان زمین در تهران مهمترین نتیجه ای كه داشت این بود كه میزان آمادگی ستاد بحران را در مقابل چشمان مردم سردرگم در خیابان های تهران و صف های پمپ بنزین ها قرار دهد. به طرز باور نكردنی تشكیل جلسه ستاد به رغم ترافیك سنگین خیابان ها موفق ترین اقدام ستاد بحران اعلام گردید. نتیجه این جلسه آن شد كه مردم زیر سقف نمانند.
وی اضافه كرد: متاسفانه در سایه سیاست گذاری صدا و سیما هر ثانیه این دستور كمرنگ تر می شد. گزارشگران صدا و سیما با فرض اینكه زلزله اصلی آمده است و مردم رفته رفته به شرایط عادی باز می گردند از ساعات اولیه پنج شنبه عادی شدن رفت و آمد در خیابان ها را با اشتیاق گزارش می دادند و كاملا فراموش كرده بودند كه حال كه مردم در خیابان ها نیستند، پس تكلیف زیر سقف نماندن آنها كه سفارش ستاد بحران است، چه می گردد.
قویدل ضمن تاكید بر عدم آمادگی ستاد بحران، اظهار داشت: ستاد بحران نتوانست در شرایطی كه هیچ اتفاقی نیفتاده خانه ها خراب نشده، مردم زیر آوار نیستند نیروهای امداد و نجات را به مردم نشان دهند. صدا و سیما هم به زعم خود مردم را به عادی كردن اوضاع ترغیب می نمود. متاسفانه ستاد نتوانست از این فرصت طلایی برای آموزش مردم استفاده نماید. ادبیات ستاد بحران كاملا مبهم و با بكار بردن واژه های مبهم تر مانند مردم هوشیاری خویش را حفظ كنند، اساسا از ادبیات مرسوم و استاندارد در شرایط بحران بسیار دور بود. این سفارش آنقدر مبهم بود كه عملیاتی شدن آن در زندگی مردم نشدنی بود.
وی ضمن اشاره به تشكیل ستاد سازمان های مردم نهاد حوزه سلامت در وزارت بهداشت و عضویت كانون هموفیلی ایران در این ستاد اهمیت شفاف بودن رهنمودهای ستاد بحران را یك عامل مهم در حفظ جان شهروندان دانست و با طرح این سئوال از ستاد بحران شهر تهران كه مردم هوشیاری خودشان را حفظ كنند چه مفهوم دارد، اضافه كرد: این دستور را ستاد باید عملیاتی می كرد. هوشیاری یعنی چی، نشسته بخوابند، نخوابند، زیر سقف نباشند یعنی كجا باشند.
قویدل ادامه داد: ستاد حتی نیروهایش را برای لبخند زدن به مردم در خیابان هم نفرستاد. درب ستادهایی كه سال ها نمایشی در محلات مستقر شده است حتی باز نشد. حتی یك صحنه به مردم نتوانست نشان دهند كه در زلزله چه خواهند كرد. این صدمه بزرگ ستاد بحران بود.
وی در پاسخ به سئوالی در خصوص اینكه شما چه انتظاری از ستاد بحران داشتید، توضیح داد:
۱- ستاد بحران برای واكنش در گام اول اساسا جلسه نمی خواهد. فرمانده می خواهد. در شرایط ایده آل تر در نهایت شورای فرماندهی سه نفره و چابك می خواهد كه دستور دهد زیر سقف نمانید.
۲- گام دوم در اطلاع رسانی هم كاملا دستوری است. می بایست محل های امن استقرار مردم در مناطق مختلف شهرداری ها و محلات به مردم اطلاع رسانی شود. استقرار جلوی درب منزل اساسا غیر كارشناسی است. مگر طرح زوج و فرد است از جلوی درب منازل شروع شود.
۳- با توجه نقش تقسیم بندی های شهرداری تهران، فرماندهی محلات و مناطق باید مشخص و با تعیین جانشین به مردم معرفی شوند این تقشیم بندی همانطور كه در مدیریت شهری نقش ایفا می نماید در مدیریت بحران از محله به ترتیب نقش ایفا خواهد نمود.
۴- جلیقه فرم كاركنان و فرماندهان ستاد بحران می بایست به مردم معرفی شوند و برای آنها كارت های شناسایی هولوگرام دار صادر شود. مفهوم آماده باش با حضور این نیروها در سطح محله در محلات و خیابان ها در جانمایی های قبلی تجلی می یابد. این فرصت كه بزرگترین امكان ارتباط چهره به چهره داوطلبان با مردم بود هم از دست رفت. ستاد بحران باید با شفافیت به مردم بگوید بر مبنای پیش بینی آنها عملیات امداد و نجات چه میزان نیروی آموزش دیده دارد و چه تقسیم كاری با سپاه و ارتش و بسیج دارد.
۵- ستاد بحران تا كنون از میزان نیروهای ضروری برای امداد و نجات در كشور آماری عرضه نداده است. به نظر می رسد با عنایت به گستردگی زلزله در بخش های مختلف كشور سازمان داوطلبان هلال احمر و سازمان های مردم نهاد ضرورت دارد اقدام به عضوگیری و آموزش آنها برای مواجهه با بحران باشند. این اقدام فوریت جدی دارد. همكاری هلال احمر و سازمان های مردم نهاد این امكان را فراهم می آورد این سازمان از نیروهای متشكل مردمی برای تقویت حوزه امداد و نجات بهره مند شود. آئین نامه لازم در این حوزه ابلاغ گردیده است و غفلت ستاد از نقش سازمان های مردم نهاد در شرایط بحران محروم نمودن مردم از كمك نیروهای متشكل مردمی است.
۶- پخش برنامه های آموزشی برای مردم اهمیت ویژه ای دارد. تولید اوراق مكتوب اطلاع رسانی اهمیت خاص خویش را دارد. پخش این اطلاع رسانی های مكتوب كاربردی می تواند راهگشا باشد.
۷ رسانه ملی باید در خدمت متقاعد كردن مردم برای اجرای رهنمودهای ستاد باشد. نه اینكه سخنگوی ستاد بگوید زیر سقف نمانید صدا و سیما بگوید «مغازه دارها دارند شیشه مغازه ها را پاك می كنند و... »، اوضاع به حال عادی باز می گردد.
۸- ستاد بحران بزرگترین فرصت را برای تمرین مقابله با زلزله در دو روز تعطیلی در تهران را از دست داد. مانوری كه مردم آمادگی آن را داشتند. ستاد می بایست تردد میلیونی مردم را عملا در خیابان ها تجربه می كرد. میزان آمادگی نیروهای خویش را ارزیابی می كرد. مانور زلزله در تهران باید در سطح شهر اجرا شود و نقاط ضعف و قوت شناسایی گردد.
قویدل در انتها اظهار داشت: هنوز هم دیر نشده تهران باید خروج چند میلیونی مردم از منازل و اسكان در محل های بدون سقف ایمن را عملا تجربه نماید. فرماندهی ستاد بحران باید حركت دستورات خویش را در محله ها ارزیابی نماید. راه ارتباطی با فرماندهان محلی و منطقه ای را آزمایش كند. این مانور بزرگ كه بهترین موقع اجرای آن این دو روز بود می تواند راهنمای خوبی برای ستاد بحران باشد.